هماره چشم براهند ،
که من رسول امین پیام خون باشم
به غریبان گویید :
حنایشان دگر از رنگ و آب ، افتاده ست
به گوششان برسانید ،
که دام برچینند
و رخت بربندند ،
که رنج و کوشش بیهوده و سترونشان
تلاش دست و پا زدن مرغ بسمل را
به یاد می آرد . (( محدثی))
اگر خودمان ، آغوش به روی فرآورده های فکری و فرهنگی (( بیگانه )) باز کنیم ، دیگر پشت کدام خاکریز می توان به دفاع از (( ارزشهای مکتبی )) پرداخت ؟
اگر خاکریزها را با خاک یکسان کنیم ، در برابر تیرها و ترکشهای بیگانگان بی دفاع می مانیم و مرتب ، تلفات می دهیم . ایمان داشتن به این عقیده ، مصممان می کند که دربرابر همچین سخنانی همیشه مسئول بمانیم .((درین نهضت بدست آمده ، زنان حق بیشتری از مردان دارند ، زنان ، مردان شجاع در دامان خود بزرگ می کنند و قرآن کریم انسان ساز است و اگر زنان انسان ساز از ملت گرفته شوند ، ملت ها به شکست و انحطاط مبدل خواهند شد . ))
این فرمایشی از سخنان پیر جمارانمان ، نیروی عظیمی که انقلاب عععظیمی برایمان به پا کرد، بوده ، می شود گفت : انقلاب اسلامی بهانه ای بوده برای هویت بخشی دینی و معنوی به زنان ، پس کجایند سنگرهای مقدس ! کجایند قهرمانان مومن ! کجایند اصالت های ناب ! کجایند آغوش های پرمهر ! کجایند توانهایی که ز کف دادیم مفت !
بتازیم ، به سوی وضعیتی که بخواهد کمی از هویتمان را دست به گریبان غریبه کند ، بتازیم ، آیا حیف نیست ؟